زندگی نامه
حقیر سرا پا تقصیر محمد ناصر فاضلی فرزند علی حسین از طلاب افغانستان متولد 1339 ش از اوان کودکی (شاید در سن هفت یا هشت سالگی) نزد پدرم به فراگیری روخوانی و روان خوانی قرآن کریم مشغول شدم. و آن را الحمدلله به خوبی یاد گرفتم. و همین طور به خواندن کتب فارسی مهارت پیدا کردم. شاید در حدود دو الی سه سال طول کشید. بعد شروع کردم به فراگیری ادبیات عرب(جامع المقدمات) و منهاج الصالحین، تحریر الوسیله، سیوطی، جامی، حاشیه ملا عبداله، مختصر المعانی، مطول، منطق مظفر، اصول مظفر، شرح لمعه، رسائل، مکاسب، کفایة الاصول و تفسیر قرآن کریم، خارج اصول، خارج فقه. در ضمن اینها نویسندگیهای دیگر (از قبیل جمع آوری گزیده احادیث شریف اهل بیت(ع)، تاریخ زندگانی پیشوایان، چهارده معصوم(ع)، اخبار مربوط به آخر الزمان و علائم الظهور و ... )نیز انجام داده ام. تجوید قرآن کریم و مخارج حروف را تا حدودی فرا گرفتم.
در سالهایی که مشغول خواندن معالم الاصول، مطول و شرح لمعه بودم، کودتای 7 برج ثور(اردیبهشت) در سال 1357 توده کمونیستها(حزب خلق9) صورت گرفت. و همان طوری که همه می دانند: ملت افغانستان همه(چه شیعه، چه سنی) بر علیه آنها و اربابان روسی شان قیام کردند. و حقیر هم از همان روز اول که مجاهدین جمع شدند و حرکت کردند، جزو آنها بودم؛ و اسلحه به دوش گرفته و مستقیما به سنگر رفتم. در کنار استاد اکبری و بقیه مجاهدین منطقه سالهای متمادی(اقلا هفت الی هشت سال) در سنگرجهاد نظامی و تبلیغی، علیه اشغالگران روسی و کمونیستهای داخلی(حزب خلق و پرچم 9) قرار داشتم. و بهترین مقطع عمرم را از تحصیل باز ماندم. در سال 1364 و 1365 در منطقه ما (ولایت بامیان، ولسوالی- فرمانداری- ورس) مدرسه مبارکه ولیعصر(عج) زیر نظر استاد زکی حفظه الله ساخته شد. و حقیر به مدت اقلا هفت سال در آن مدرسه به عنوان مدیر و مدرس خدمت کرده ام. و فعلا عده ای از طلابم به عنوان طلاب ممتاز مرکز جهانی در سطوح 3 و 4 مشغول به تحصیل هستند. در سال 1377 به منظور تقویت بنیه علمی ام راهی حوزه علمیه قم المقدسه گردیدم. تا پس از کسب معارف لازم ان شاء الله به مدرسه ولی عصر(عج) و در میان مردم منطقه برگردم.